به عشق شهدا

گاهی از دست بعضی انسانها اینقدر خسته ک کلافه و غم زده و‌خشمگین میشی که دیگه اون لحظه آن آدم را نمیبینی انگار که دیگه وجود خارجی برات نداره چون بدجوری از چشمت میوفته.این جور موقع ها یاد ارحم الراحمین بودن و‌ صبور بودن خدای اون آدم میفتم که خیلی بیشتر از من کارهای ناپسند پیدا و پنهان آن آدم را میبینه ولی هنوز بهش مهلت میده.قطعا خدا هم احساس خوسحالی داره هم احساس ناراحتی.قطعا این آدمها خدا را ناراحت میکنن ولی خدا خیلی صبوره و خیلی صبوری میکنه که بهشون میگه صدبار اگر توبه‌ شکستی بازآ.......کاش همه آدمها قدر مهربانی و صبوری خدا را بدانند و معنای این‌جمله را بفهمند که به خاطر خدا این کار را میکنم‌ بخاطر خدا این حرف رو میزنم....بخاطر خدا این حرفو نمیزنم بخاطر خدا این کار را نمیکنم....فقط کافیه پرده را از جلوی چشماتون بزنید کنار و بجای آن آدم‌ آزاردهنده فقط و فقط خدای صبور آن آدم را ببینید و با خودتون بگید قربون خدا برم اون که بیشتر از من از احوالات این آدم خبر داره چه صبری داره که همه چیز را میبینه و داره تحملش میکنه.....عجب صبری خدا‌ دارداگر من‌جای او بودمهمان یک لحظه ی اولکه اول ظلم را می دیدم از مخلوق بی وجدانجهان را با همه زیبایی و زشتیبه روی یکدگر ویرانه می کردمعجب صبری خدا دارد... + نوشته شده در دوشنبه چهاردهم آذر ۱۴۰۱ ساعت 17:37 توسط شب بو  |  به عشق شهدا...

قصه رانده شدن ابلیس از بهشت را بارها خوانده ام و هر بار بیشتر به مهربانی و دلسوزی و صبوری خدا پی بردم همیشه وجود یه خاین آن هم در جمع دوستان نزدیک ویا بهترین دوستانت دردناک است. و عجب صبری خدا دارد که هنوز دارد ابلیس را تحمل میکند... هر چقدر که بین این آدم کشهای وطن فروش این روزها نگاه میکنم چهره انسان نمی بینم انگار که با خود ابلیس طرفیم نمک خورده ی نمکدان شکسته ای که همیشه خدا طلب کار است و دست از دشمنی با خدایی که هنوز به او مهلت داده برنمیدارد......بیشتر از حسادت و کبر و غرور آن چه که ابلیس را به شیطان تبدیل کرد خود خواهی محض او بود خود خواهی انسان را از خدا و از انسانیت دور میکند آنچنان که ابلیس را از بهشت دور کرد.....چه‌کسی گفته انسان برای هر آنچه که دلشش مبخواهد باید بجنگد و حتی آدم بکشد...اسمش را هم بگذارد اعتقاد...... اعتقاد‌و عقیده وقتی ارزشمند است که بخاطر خدا باشد......به خاطر خدا.....نه بخاطر زن......نه به اسم کلمه ی مظلوم و به لجن کشیده شده آزادی و نه به نام زندگی....آخر چه کسی به خاطر زندگی کودکی مثل کیان را از زندگی ساقط میکند ........ انسانیت بعضی ها کجا رفته.......شما دنباله رو همان کسی هستید که حاضر به سجده در مقابل مقام انسان نشد و انسانیت را نمیدید جز مشتی خاک.....و اینگونه با عقل ناقص خویش برتری آتش بر خاک را دلیل مخالفتش دانست و برای همیشه به جنگ خدا رفت....... و به قول شهید آوینی:شیطان از اهل عشق نبودچرا که تا با امری خلاف عقل خویش مواجه گشت گردن‌ار زاعن معشوق پیچید و حکم‌عقلگرای خود را گردن نهاد، و‌پیروان شیطان نیز چنین اند. + نوشته شده در شنبه پنجم آذر ۱۴۰۱ ساعت 0:35 توسط شب بو  |  به عشق شهدا...